خاطرات و آلبوم 15 ماهگی
بارانم قند عسل من این ماه خیلی کارهای خوبی انجام دادی. اول اینکه تو خیلی خوب و مسلط راه افتادی و هیچ چیز و هیچ کس توی کشف محیط اطراف جلودارت نیست . چند وقت پیش رفتیم گاوداری پدر بزرگ و تو خیلی خوب با حیوون ها ارتباط برقرار کردی و به قول عمه، توی یه روزی که اونجا بودی به اندازه یه دانشگاه حیوون دیدی و صداهای حیوانات رو از نزدیک شنیدی. گاو، سک، توله سگ، گربه، مرغ، خروس، اسب، گوسفند و الاغ حیوون هایی بودند که تو توی گاوداری و بیرون دیدی و واسه دیدن هر کدومشون هم اینقدر ذوق میکردی که بیا و ببین بعدم که رفتیم باغ انگور و تو شیطون بلا کلی انگور خوردی و بعدم رفتی توی نهر آب و حاضر نبودی بیای بیرو...